1_27h6.jpg)
رمان«کافه جغد» داستانی تمثیلی است که موضوع آن نقد دموکراسی نیم بند است. نقد فهم نیم بند روشنفکران از آزادی و نشانگر تسلط ابزار، پیش از توسعه اندیشه است. تسلط «آلت انتخابات» پیش از فهم و امکان «انتخاب» است که آزادی برابر با انتخابات گرفته شد، که دموکراسی برابر با انتخابات گرفته شد.
نگارش داستان «کافه جغد» از اواسط سال1388 شروع شد و اواسط ۱۳۸۹خاتمه یافت. وقتی به پایان رسید تا یک سال به کناری نهاده شد. پس از آن بازخوانی شد و برخی از دوستان نویسنده درباره آن پیش از انتشار اظهار نظر کردند. این اولین داستان انتشار یافته را به سبب شخصیتهای آن دوست دارم، مخصوصا شخصیت کلاغ،«چَپَن چانه» را که موجودی مقدس و در عین حال دهشتناک است، که گویی مردم خاورمیانه و کشورهای در حال توسعه زیر منقار و بال او بال بال می زنند، از دوره حافظ و سعدی و مولانا حتی پیشتر از آن تا دوره فرخی یزدی و ...جای منقار آن، پیشانی نوشت مردم است. و به سبب فهم ناصواب روشنفکران از آزادی و سرنوشت تلخ آنان و به سبب این مفهوم که «آلت انتخابات » را که قرار بود مردم در آن«فاعل» باشند و در کشورهای در حال توسعه «مفعول» انتخابات شدند. از سویی مفهوم آزادی تغییر یافت و قلب به انتخابات شد. حال آن که آزادی آزادی است و هیچ مشابهی ندارد. آزادی از درون و آزادی از برون، آزادی در عمل و آزادی در اندیشه با وجود همه چارچوبهایی که ممکن است بر آن متصور باشند. اما آزادی شد دشمن امنیت و امنیت شد ملازم استبداد و چرخه ای تاریخی بوجود آورد که یا به "زیست نکبت بار "حاصل از جنگ انجامید و یا "عادت به زیست نکبت بار" حاصل از استبداد.